در این پست از سایت ذکر و دعا و فال و تعبیر خواب malakootiha.com خواص ذکر یا دافع یا رافع یا مانع برای افزایش خیر و برکت در زندگی را قرار دادیم . مداومت بر خواندن ذکر یا دافع یا مانع یا رافع خواص و فضیلت فراوانی دارد . توصیه شده است برای زیاد شدن خیر و برکت در زندگی و کسب و کار ذکر یا دافع یا مانع یا رافع فراوان گفته شود . سایت ملکوتی ها …
خواص ذکر یا مانع,خواص ذکر یا رافع,خواص ذکر یادفع,ذکر یا مانع یا دافع,ذکر یا رافع,ذکر افزایش خیر و برکت,ذکر برای زیاد شدن خیر و برکت,ذکر برای برکت در زندگی
خواص ذکر یا دافع یا رافع یا مانع برای افزایش خیر و برکت در زندگی
اسم اعظم الهی، الله است. همان که در دنیا پیامبران و اولیای الهی با آن در کائنات به اذن الهی تصرف میکردند و میکنند و حضرت نوح(ع) کشتیاش را با آن به حرکت در میآورد و نگه میداشت و هیچ لنگری و بادبانی برای حرکت در آوردن و از حرکت نگه داشتن آن نداشت. خداوند در این باره میفرماید: و َقَالَ ارْكَبُواْ فِيهَا بِسْمِ اللّهِ مَجْرَاهَا وَمُرْسَاهَا إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ ؛ و نوح فرمود: در آن کشتی سوار شوید بسم الله جریان آن و لنگر آن کشتی است؛ زیرا پروردگارم هر آینه آمرزنده و رحیم است. (هود، آیه 41)
بهشتیان با همین اسم الله در بهشت تصرف میکنند و نیازهای خویش را برطرف میسازند و هر طور میخواهند استفاده میکنند. خداوند میفرماید: دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَ؛ خواستهها و دعای ایشان در آن بهشت سبحانک اللهم است. (یونس، آیه 10)
البته کسی که بخواهد به اسم اعظم دست یابد، نمیتواند از علوم غریبه استفاده کند؛ زیرا اسم اعظم از سنخ علوم نیست ؛ یعنی از سنخ دانایی نیست بلکه از سنخ دارایی است و انسان باید آن را دارا شود و مظهر اسم الله گردد.
در حقیقت باید گفت طریقت کسب آن فکری نیست بلکه طریقت کسب آن فطری است و باید فطرت خود را به گونهای در آورد که مظهر اسم الله باشد تا بتواند با آن حقیقت در جهان تصرف کند، پس لفظ و مفهوم و مصداق نیست تا بتوان از راه آن تصرف کرد، بلکه حقیقتی است که در انسان ظهور میکند و تصرفات شخص، با حقیقت الله است نه لفظ و مفهوم و مانند آن. برای رسیدن به آن نیز باید تقوای الهی پیشه کرد و با انجام واجبات و ترک محرمات خدایی شد و مظهر الله گردید.چگونه می توان اسم اعظم را پیدا کرد؟
پاسخ
در بین مردم شایع است که اسم اعظم یکی از اسامی خداوند متعال است که اگر خدا را به آن بخوانند، دعا مستجاب میشود و چون در میان اسماء حسنای الهی به چنین اسمی دست نیافته و در سایر اسماء خداوند چنین اثری ندیدهاند، معتقد شده اند به اینکه اسم اعظم مرکب از حروفی است که هر کسی آن حروف و نحوه ترکیب آنها را نمیداند و اگر کسی به آن دست یابد، همه موجودات در برابرش خاضع گشته و به فرمانش در میآیند.
لیکن حقیقت این است که تأثیر اسماء الهی و مخصوصا اسم اعظم او در عالم، بخاطر حقایق آنها است نه به الفاظشان و نه به معانی که از الفاظ فهمیده میشود، بلکه معنای این تأثیر این است که خدای تعالی که پدیده آورنده هر چیزی است، هر چیزی را به یکی از صفات کریمهاش که مناسب آن چیز است و در قالب اسمی است، ایجاد میکند، نه اینکه لفظ خشک و خالی اسم، و یا معنای آن و یا چیز دیگری غیر از ذات متعالی خداوند چنین تأثیری داشته باشد.
و اینکه در روایات آمده است که خداوند اسمی از اسماء خود و یا چیزی از اسم اعظم خود را به پیامبری از پیامبران خود آموخته است معنایش این است که راه انقطاع وی را به سوی خود، به او آموخته است، پس اگر واقعا آنپیغمبر دعا و الفاظی داشته و الفاظش معنایی را میرسانده، باز هم تأثیر آن دعا از این باب است که الفاظ و معانی، وسائل و اسبابی هستند که حقایق را به نحوی حفظ میکنند.
پس آنچه در استجابت دعا مؤثر است کیفیت دعا است به این نحو که از هر آنچه غیر خداست دست و دل را بشوید و تنها به پروردگارش متصل شود که اگر چنین شود متصل به حقیقت اسمی شده است که مناسب با حاجتش است و در نتیجه آن اسم نیز به حقیقتش تأثیر کرده و دعای او مستجاب میشود.
این است حقیقت دعای به اسم و به همین جهت عمومیت و خصوصیت تأثیر بحسب حال آن اسمی است که حاجتمند به آن تمسک جسته است.
پس اگر این اسم، اسم اعظم باشد یعنی در همه حوائج اش به خداوند متصل شده باشد، در حقیقت خدا را به حقیقت اسمی خوانده است که مناسب با تمام حوائجش، این دعا اثر کرده و تمام حوائجش برآورده میشود