در این پست از سایت ذکر و دعا و فال و تعبیر خواب malakootiha.com حرز قوی دفع بلا برای حفظ از شر جن و شیطان و ظلم و ستم را قرار دادیم . از حرزهای قوی و مجرب برای در امان ماندن و محفوظ ماندن از بلا و گرفتاری ها و خطرات و دفع شر اجنه و انس و شیطان و ظلم پادشاه ظالم و ستمگر می باشد .
حرز دفع بلا,حرز محفوظ ماندن از بلا,حرز در امان ماندن از بلا,حرز رفع بلا و رگفتاری,حرز حفاظت از شر جن و شیطان,حرز قرآنی حفظ از ظلم پادشاه ظالم
حرز قوی دفع بلا برای حفظ از شر جن و شیطان و ظلم و ستم
این آیه در حقیقت نوعی حرز است :
(حرز در لغت به معنای پناهگاه و چیزی است که باعث حفاظت میشود، و در اصطلاح به دعایی گفته میشود که برای حفظ از شیاطین، جن، ظلم ستمگران، گزندگان و … است.)
برخی از حرزها قبل از وقوع ناگواریهای خاصی که ممکن است واقع شوند، خوانده می شود و برخی دیگر برای در امان بودن از تمام ناگواریها نوشته شده و به گریبان آویخته یا در جیب گذارده میشود.(فقط از قسمت فالله خیر…تا انتهای آیه)
قَالَ هَلْ آمَنُکُمْ عَلَیْهِ إِلاَّ کَمَا أَمِنتُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِن قَبْلُ فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ ﴿۶۴﴾ – سوره مبارکه یوسف(ع)
ترجمه آیه فوق :
[یعقوب] گفت: «آیا همان گونه که شما را پیش از این بر برادرش امین گردانیدم، بر او امین سازم؟ پس خدا بهترین نگهبان است، و اوست مهربانترین مهربانان.»
معانی لغات آیه :
قَالَ: گفت
هَلْ: آیا
آمَنُکُمْ: اطمینان کنم به شما
عَلَیْهِ: بر او(نسبت به او)
إِلاَّ کَمَا: (در کنار هم باین معنا هستند)همان گونه که
أَمِنتُکُمْ: مطمئن بودم به شما
عَلَى: بر(نسبت به)
أَخِیهِ: برادرش
مِن قَبْلُ: از قبل(در گذشته)
فَاللّهُ: پس خدا
خَیْرٌ: بهترین
حَافِظًا: نگهبان
وَهُوَ: و او
أَرْحَمُ: مهربان ترین
الرَّاحِمِینَ: مهربانان
این دعا در قرآن از زبان حضرت یعقوب (ع) گفته شده.
مرتبه اول حضرت یعقوب (ع) بجای اینکه یوسف (ع) را به برادرانش بسپارد باید او را به خدا می سپرد .
ولی در مرتبه دوم وقتی پسران یعقوب می خواستند بنیامین را پیش یوسف ببرند، یعقوب گفت که او را به خدا می سپارم که هم خودش و هم یوسف برگردد.
بنابراین یعقوب، یوسف را به پسرانش سپرد و چهل سال در فراق او بود ولی بنیامین را به خدا سپرد، هم او برگشت و هم یوسف و بقیه برادارانش را برگرداند…
سؤال: با توجه به سابقه بدى که فرزندان یعقوب داشتند چرا پدرشان مجدداً فرزند دیگرش را به آنان سپرد؟
پاسخ: فخر رازى احتمالات متعددى را مطرح نموده که هر کدام از آنها مى تواند توجیهى بر این موافقت باشد؛
اولاً: برادران از اقدام اولیه شان به نتیجه اى که مورد نظرشان بود (محبوبیت در نزد پدر) نرسیده بودند.
ثانیاً: حسادت برادران نسبت به این برادر کمتر از یوسف بود.
ثالثاً: شاید قحطى و خشکسالى شرایط ویژه اى را پدید آورده بود که سفر مجّدد را ضرورى مى کرد.
رابعاً: دهها سال از حادثه اوّل گذشته و آن فراموش شده تلقى مى شد.
خامساً: خداوند متعال در حفظ فرزندش به او تسلّى خاطر داده بود.
– اعتماد سریع به کسى که سابقه تخلّف دارد، جایز نیست. «هَلْ آمَنُکُمْ»
– یاد خاطرات تلخ گذشته، انسان را در برابر حوادث آینده بیمه مىکند. «هَلْ آمَنُکُمْ عَلَى أَخِیهِ مِن قَبْلُ»
– با توجه به رحمت بى نظیر الهى و با توکل به خداوند به استقبال حوادث زندگى برویم. «فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ»
– با یک شکست یا تجربه ى تلخ خود را کنار نکشیم. «هَلْ آمَنُکُمْ… فَاللّهُ خَیْرٌ حَافِظًا»
(یعقوب بار دیگر فرزند دوم را با توکل به خدا به برادران تحویل داد).
جمله :وَ هُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ” به منزله تعلیل براى جمله” فَاللَّهُ خَیْرٌ حافِظاً” است،
معنای جمله بالا :
که غیر خداى تعالى چه بسا در امرى مورد اطمینان قرار بگیرد، و یا در امانتى امین پنداشته شود، ولى او کمترین رحمى به صاحب پندار نکرده امانتش را ضایع مىکند، بخلاف خداى سبحان که او ارحم الراحمین است، و در جایى که باید رحم کند از رحمتش دریغ نمىدارد، او بر عاجز و ضعیفى که امر خود را به او واگذار نموده و بر او توکل جسته ترحم مىکند.